تعاون و بهره وري

 

 

 

 

 

تهيه و تنظيم : فريده رحمان طلب واقعي

خرداد 1389

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


تعاون و بهره وري
حميد نصرپور (رئيس گروه مطالعات اقتصادي تعاوني ها)

 مقدمه:

بهره‌وري يكي از مفاهيم مهم در اقتصاد كشور به شمار مي‌آيد كه چگونگي استفاده از عوامل توليد را در توليد محصول نشان مي‌دهد. ارتقاء بهره‌وري بر پديده‌هاي اصلي اقتصادي، اجتماعي و سياسي جامعه مانند كاهش تورم، افزايش سطح رفاه عمومي، افزايش سطح اشتغال و توان رقابت سياسي تأثيرات وسيعي دارد. در حال حاضر تقريباً تمامي كشورهاي توسعه يافته و بسياري از كشورهاي در حال توسعه موفق، سرمايه‌گذاري‌هاي زيادي در جهت ارتقاء بهره‌وري در سطوح ملي، منطقه‌اي، بخشي، مؤسسات، سازمانها و حتي افراد انجام داده و رشد و توسعه روزافزون خود را مديون توجه و نگرش صحيح به اين مسأله مي‌دانند.

تغييرات و تحولات بين‌المللي در زمينه‌هاي اقتصادي و اجتماعي از جمله تغييرات شديد تكنولوژيك، جهاني‌شدن اقتصاد و بروز شوك‌هاي برونزاي بين‌المللي از يك طرف و تحولات سياسي و اقتصادي مانند ساختار جوان و رشد جمعيت، افزايش آگاهي‌هاي عمومي و انتظارات آنها براي برخورداري از رفاه اقتصادي و اجتماعي بيشتر، زمينه‌ساز بروز تغييرات و تحولات در هزاره سوم و اجراي چهارمين برنامه توسعه اقتصادي، كاهش تصدي‌گري دولت، افزايش سهم و جايگاه بخش تعاوني و خصوصي و بويژه مشاركت‌هاي مردمي در فعاليت‌هاي اقتصادي اشاره كرد. به طور كلي، توسعه بخش تعاون در هر كشوري يا از طريق ايجاد ظرفيت‌هاي جديد و سرمايه‌‌گذاري براي تأسيس شركت‌هاي تعاوني جديد و يا از طريق استفاده بهتر از ظرفيت‌هاي موجود و به عبارت روش‌تر از شركت‌هاي تعاوني موجود مي‌تواند حاصل شود كه به عنوان ارتقاء بهره‌وري مي‌توان از آن نام برد.

مفهوم بهره‌وري:

بهره‌وري در فرهنگ واژگان فارسي به معناي سود برندگي، كاميابي است. بهره‌وري به اين معنا نمي‌تواند در بر گيرنده مفهومي باشد كه ما امروزه از آن استفاده مي‌كنيم. واژه بهره‌وري را با واژه Productivity كه به معناي سرشاري، حاصلخيزي، باروري و استعداد توليدي است، معادل قرار داده‌اند با مقايسه معاني بهره‌وري در فرهنگ لغات فارسي و آنچه معني Productivity است، ضرورت تعيين واژه جديد يا تعريف معاني بيشتري را براي واژه بهره‌وري به شدت احساس مي‌شود كه نياز به بررسي كارشناسان و خبرگان فن را مي‌طلبد.

تعاريف بهره‌وري:

بهره‌وري عبارتست از نسبت ميان كالا و خدمات توليد شده يعني خروجي‌ها يا ستانده‌ها و يا بازده‌ها (Out put) به عوامل توليد و خدمات يعني وروديها (In put) مجموعاً يا به يكي از وروديها.

= Productivity Out put
In put (s)

بهره‌وري يعني نسبت برون داد به درون داد يك نظام با حفظ كيفيت نتيجه كار آن نظام، در زمان معين و با برتر كردن كيفيت زندگي كاري كساني كه در آن نظام كار مي‌كنند.

آژانس بهره‌وري اروپا (E P A) در مورد بهره‌وري موضوعات زير را بيان مي‌كند.

1- بهره‌وري درجه استفاده مؤثر از هر يك از عوامل توليد است.

2- بهره‌وري يك ديدگاه فكري است كه همواره سعي دارد آنچه كه در حال حاضر موجود است بهبود بخشد.
بهره‌وري عبارتست از يك نگرش فكري كه براي رسيدن به بهبود تلاش مي‌كند و به آن دست مي‌يابد و همچنين سيستمها و مجموعه‌اي از فعاليتها كه آن نگرش را به عمل تبديل مي‌كند اين كار بايد؛

الف) در خود ما و بوسيله خود ما، از طريق ارتقاء مستمر دانش، مهارتها، انضباط، تلاش فردي و كارگروهي صورت پذيرد.

ب) در كار ما، و از طريق مديريت و روش‌هاي كار بهتر، كاهش هزينه، به موقع عمل كردن سيستم‌هاي بهتر و تكنولوژي پيشرفته‌تر صورت پذيرد تا فرآورده‌ها و خدماتي با كيفيت بهتر، سهم بازار بيشتر و سطح زندگي بالاتر بدست آيد.

درك درست رابطه بين نهاده‌ها و ستاده‌ها، ما را از دو برداشت غلط در مورد بهر‌ه‌وري باز مي‌دارد.

- بهره‌وري معادل توليد نيست، توليد يعني كل ستاده بدست آمده است در حاليكه بهره‌وري يعني كل ستاده توليد شده به ازاي هر واحد نهاده به كار رفته است. افزايش توليد لزوماً به معناي افزايش بهره‌وري نيست.

- بهره‌وري، تنها به معناي تلاش براي افزايش كارآيي نيست، يك تفسير صرفاً رياضي از معادله بهره‌وري نشان مي‌دهد كه بهر‌ه‌وري را مي‌توان با افزايش ستاده يا با كاهش نهاده، افزايش داد. چنين تفسيري از بهره‌وري به دلايل زير بسيار خطرناك است.

اولاً؛ ممكن است موجب شود تا مديران، كارگرانشان را به انجام كارهاي شديدتر وادارند يا اينكه برخي از آنها را به بهانه افزايش بهره‌وري از كار بركنار كنند. در اين صورت چه بسا ارقام بهره‌وري بالا رود، اما اين طريقه رشد بهره‌وري موردنظر نيست. هدف از تلاش براي بهبود بهره‌وري، ايجاد تفرقه ميان مديريت و كارگران نيست بلكه برعكس، هدف محكمتر كردن پيوند آنها بدست آوردن ستاده بيشتر است.

تانياً؛ افزايش بهره‌وري ممكن است به قيمت كاهش كيفيت تمام شود براي مثال ممكن است سرعت يك ماشين نويس تا 50 درصد افزايش يابد، اما اگر اين كار تعداد اشتباه را ده برابر كند سودي نخواهد داشت.

ثالثا؛ افزايش بدست آمده در بهره‌وري ممكن است با نياز مشتري ـ‌ اعم از داخلي و خارجي هماهنگ نباشد. بر فرض چه فايده‌اي دارد اگر بتوان 1000 عدد توپ قرمز را در كوتاهترين زمان و با كمترين هزينه توليد كرد، در حالي كه بازار به 600 عدد توپ قرمز و 400 عدد توپ آبي نياز دارد. مسلماً اگر شركتي وقت خود را صرف توليد محصولي با كيفيت مناسب كند كه در نهايت هنگام ورود به بازار نتواند نيازهاي مشتري‌ها را برآورده سازد، در اين صورت نيز نمي‌توان گفت كه آن سازمان بهره‌وري دارد.

تفاوت بهره‌وري با كارآيي:

در توليد، كارآيي عبارتست از نسبت خروجي‌اي كه در عمل به آن دست يافته‌ايم به خروجي استاندارد موردنظر، در حاليكه در بهره‌وري صورت كسر را خروجي‌ها و مخرج آن را وروديها تشكيل مي‌دهند.

Actual output = Efficiency = كارايي
Standard output
ج
Output = productivity = بهره‌وري
In put(s)


چرا بايد بحث بهره‌وري را جدي تلقي كرد؟

با ذكر چند دليل جدي بودن بهره‌وري را مي‌توان روشن ساخت.

1- اگر تفاوت ذاتي بين انسان و ساير مخلوقات قايل هستيم و اگر انسان را اشرف مخلوقات مي‌دانيم مي‌بايد زمينه‌هايي را فراهم كرد تا انسان با كار خويش و شغل خود، رشد و ارتقاء يابد. با توجه به بهبود بهره‌وري يعني موضع خصمانه در قبال سكون و ركودي كه جوهره انسانيت بودن را نابود مي‌كند.

2- محدوديت‌ها، توجه به بهره‌وري را اجتناب‌ناپذير مي‌سازد. احساس كميابي همواره با تسلط آزمندانه بر منابع و تشديد تنازعات، رقابتها و جنگ‌هاي اقتصادي توأم مي‌باشد. منابع هر روز مشكل‌تر و گران‌تر از پيش بدست مي‌آيند. فلذا حداكثر استفاده كردن از منابع و عوامل اقتصادي خصوصاً نيروي انساني مي‌تواند بهترين پاسخ به محدوديت‌هاي بهره‌وري.

13شاخص‌هاي بهره‌وري:

تحليل و اندازه‌گيري بهره‌وري زماني عملي است كه تغييرات بهره‌وري را طي زمان، با شاخص‌ها بهره‌وري نشان دهيم. رايج‌ترين روش محاسبه بهره‌وري، استفاده از شاخص بهره‌وري نيروي كار است. وقتي از ارزش افزوده به عنوان ستاده و نيروي كار را بعنوان داده در نظر مي‌گيريم، شاخص بهره‌وري نيروي كار عبارت خواهد بود از:

100* I Yt IPLt=
I Lt

كه در آن، I شاخص، PL بهره‌وري نيروي كار، Y ستاده ارزش افزوده، L داده نيروي كار و T دوره زماني است. با قراردادن K به جاي L بهره‌وري سرمايه نيز به همين نحو بدست مي‌آيد.

100* I Yt IPKt=
I Kt

وقتي كه داده‌هاي سرمايه و نيروي كار با هم در نظر مي‌گيريم، بهره‌وري عوامل كلي با استفاده از مدل كندريك بدست مي‌آيد.

100* I Yt ITFPt=
(
ILWL+IKt.WK)

ITFPt= شاخص بهره‌وري عوامل كل است.

WLوWK= وزنهاي مربوط به نيروي كار و سرمايه است و WK+WL=1 مي‌باشد.

الف) شاخص‌هاي هماهنگ در شركت:

شركت شاخص‌هاي هماهنگي را انتخاب مي‌كند كه در زير به آن اشاره مي‌شود. و از فرمولهاي زير به عنوان يك سري قواعد كاري در هر قسمت استفاده مي‌شود.

الف1) شاخص‌هاي بهره‌وري:

الف) بهره‌وري ارزش افزوده = ارزش افزوده جاري (بر حسب ريال)

تعداد پرسنل هر بخش

مديريت از طريق ارزش افزوده سعي مي‌نمايد تا به اهداف تعيين شده‌اي نائل شود و همچنين در توزيع مؤثر نرخ نيروي كار موفق گردد و شاخصي كه نشانگر كارائي مديريتي منسجم است.

ب) بهره‌وري طراحي = ارزش افزوده جاري (بر حسب ريال)

تعداد طراحان هر بخش

ج) بهره‌وري كاگر = ارزش افزوده جاري (بر حسب ريال)

تعداد كارگران هر بخش

الف2) شاخص‌هاي كيفيت:

نسبت كار جبراني = مخارج كار جبراني جاري (برحسب سال)

مبلغ فروش (در چهار دوره قبل)

مسأله كار جبراني فقط بار هزينه‌اي را بدنبال ندارد، بلكه فقدان اعتماد به تكنولوژي شركت را ميرساند، كه اين امر لطمه شديدي به اعتبار شركت وارد مي‌سازد.

الف3) شاخص‌هاي كنترل برنامه كاري:

نسبت ثابت موجودي = فروش جاري (بر حسب سال)
مواد خام (خريداري شده و در مرحله خريد)

غالباً حجم موادي كه در فرآيند توليد هستند، رابطه مناسبي با مدت تحويل دارند. در صورتيكه زمان تحويل كاهش يابد، حجم موادي كه در فرآيند توليد است نيز كاهش مي‌يابد. اين شاخص در كوتاه كردن برنامه توليد داراي ارزش بسياري مي‌باشد.

الف4) شاخص‌هاي روحيه كاري:

نسبت پيشنهادات بهسازي = تعداد پيشنهادات فردي + پيشنهادات گروهي

تعداد كاركنان

هدف عمده از اخذ پيشنهادات، بهبود، كمك و ترغيب به حل مشكلات در محل كار مي‌باشد و ديگر اينكه با استفاده از پيشگامي و قدرت خلاقيت كاركنان راه‌ حل‌هاي منحصر به فردي پيدا شود.

ب) شاخص‌هاي بهره‌وري از ديدگاههاي مختلف:

الف) از نظر عمومي انرژي خروجي ، سرمايه خروجي
انرژي ورودي سرمايه ورودي

ب) از نظر حسابداري سود ، فروش ، فروش
فروش سرمايه سرمايه ثابت

ج) از نظر مهندسي برون داد واقعي ، كار مفيد
برون داد مورد انتظار انرژي مصروفه

د) از نظر سازمان نتيجه كار ، كار انجام شده
نفر ـ ساعت تلاش صرف شده

هـ) از نظر مديريت نتايج كار مديران
هزينه كار مديران

ج) شاخص‌هاي بهره‌وري نيروي كار:

الف بهره‌وري عامل كار، مقدار محصولي است كه هرساعت كار ايجاد مي‌كند.


Q T=
L
T= بهره‌وري عامل كار
Q= توليد ناخالص ملي
L= ميزان ساعات كار انجام شده طي يكسال

نارسائي اساسي شاخص‌ بهره‌وري عامل كار در اين است كه مجموع ساعات كار بدون در نظر گرفتن كيفيت هر ساعت كار، مورد محاسبه قرار مي‌دهد. در اين صورت ارزش يك ساعت كار يك فرد متخصص داراي ارزش يكساني با يك ساعت كار معمولي يك كارگر ساختماني مي‌باشد. چنانچه بخواهيم كيفيت ارزش كار را در محاسبه دخالت دهيم، بايستي از اين شاخص استفاده كنيم.

Q T=?WiLi

?WiLi= متوسط مجموع ساعات كار در يك بخش ضربدر نرخ متوسط دستمزد هر ساعت كار در آن بخش

ب‌) بهره‌وري مجموع عوامل؛ از آنجا كه بهره‌وري عامل كار، برخي از عواملي كه در افزايش كارائي و نهايتاً در بهره‌وري كل مؤثرند از قلم انداخته و نشان نمي‌دهد، لذا شاخص ناقصي را تشكيل مي‌دهد. شاخص بهره‌وري مجموع عوامل، نه تنها مقدار توليد ناشي از عوامل، بلكه ساير انواع عواملي كه بر ميزان توليد اثر مي‌گذارد را شامل مي‌گردد.

بهره‌وري مجموع عوامل را مي‌توان با فرمول زير، يا ارتباطي كه بين ميزان محصول بدست آمده و مقدار نهاده‌هاي كه در سال t به كار رفته است، بدست آورد.

Qt T=
W.Lt+i.kt


T= شاخص بهره‌وري مجموع عوامل.
Qt= مقدار محصولي كه حاصل از بكار بردن عوامل كار و سرمايه است را نمايان مي‌سازد.
W= دستمزد واقعي نيروي كار در دوره پايه
I= نرخ بهرة واقعي است كه در دورة پايه به سرمايه تعلق مي‌گيرد.

در حقيقت T در فرمول فوق، علاوه بر رشد نيروي كار و تراكم سرمايه، بيانگر تمام نيروهايي از قبيل پيشرفت فني است كه با تحت تأثير قراردادن كارايي نيروي كار در توليد محصول مشاركت دارند.
بهره‌وري مجموع عوامل را عموماً به صورت شاخصي كه نمايانگر تغييرات نسبي، نسبت به دوره پايه است نشان مي‌دهد.

Qt/Q. = ?T
a(Lt/L.) + b(Kt/K.) T

Qt = مقدار محصول توليد شده، حاصل از بكار بردن عامل كار و سرمايه در دوره t
Q. = مقدار محصول توليد شده حاصل از بكار بردن عامل كار و سرمايه در دوره پايه
a = سهمي كه نيروي كار در دوره پايه كه در توليد محصول داشته است.
b = سهم سرمايه در دوره پايه كه در توليد محصول داشته است.

بهره‌وري مجموع عوامل، شاخصي است كه پيشرفت اقتصادي كشور را نشان مي‌دهد و توسط آن مي‌توان به كارآيي اقتصادي كشورهاي گوناگون پي‌برد.

استراتژيهاي ارتقاء بهره‌وري:

حركت بهره‌وري عبارتست از يك جريان مستمر توسعه اقتصادي و اجتماعي كه در آن كيفيت نهاده‌هاي اصلي توسعه شامل نيروي كار، سرمايه فيزيكي و سرمايه اجتماعي ارتقاء مي‌يابد. اين امر از طريق اصلاح و نوسازي مستمر دانش با بينش و در نهايت منش زندگي شغلي و شخصي آحاد جامعه اعم از افراد، گروهها و سازمان‌ها متناسب با انتظامات در حال تغيير محيطي محقق مي‌گردد. بطوريكه شاخص بهره‌وري كل عوامل افزايش يافته و سهم حسابي از رشد اقتصادي كشور را باعث گردد.

براي رشد و تقويت حركت بهره‌وري كل در سطح بخش‌هاي گوناگون مؤثر در بهره‌وري يك كشور در قالب مدل سيستمي، بطوركلي استراتژيهاي زير وجود دارد كه انتخاب هر يك از آنها بستگي به نوع هدفي دارد كه دنبال و پي‌گيري مي‌شود. اين استراتژيها عبارتند از:

1- استراتژي ثبات خروجي و كاهش ورودي‌ها:

در اين استراتژي ميزان خروجيها و ستاده‌ها در حد لازم و استاندارد است و به عبارت ديگر نيازي به افزايش خروجيها نيست، اما با ثابت نگه‌داشتن اين ميزان خروجي، تلاش مي‌شود تا وروديها كاهش يابند و از اين طريق حاصل كسر افزايش يابد.

2- استراتژي كاهش ورودي و خروجيها:

در اين نوع استراتژي‌ تلاش مي‌شود با كاهش خروجيها و كاهش بيشتر وروديها، نسبت به كسر حاصل كه همانا بهره‌وري است افزايش يابد. اين استراتژي مناسب شرايطي است كه بهره‌گيري از وروديها صورت گرفته است و خروجيها كه حاصل مي‌شود از اهميت و ارزش چنداني برخوردار نيست.

 3- استراتژي رشد خروجي، ثبات ورودي:

در اين استراتژي، تلاش مي‌شود بدون اضافه كردن هيچ يك از وروديها، از ظرفيت‌هاي بلااستفاده فني، انساني، مالي و... استفاده شود.
اين استراتژي هنگامي مطرح مي‌شود كه امكان اضافه‌كردن وروديهاي جديد وجود ندارد و ظرفيت‌هاي بلااستفاده‌اي وجود دارند كه از آنها به خوبي بهره‌برداري نمي‌شود.

4- استراتژي افزايش ورودي براي افزايش خروجي:

در برخي اين شرايط امكان وجود دارد كه با اضافه كردن برخي وروديها مانند منابع انساني، مالي، تجهيزات و... امكان رشد بهره‌وري را فراهم آورد اين نوع استراتژي بيشتر مورد علاقه طراحان و استراتژيست‌هاي غربي است.


5- استراتژي كاهش ورودي، رشد خروجي:

با اين استراتژي، كليه ورودهاي زائد و بلاصرف شناسايي و حذف شده و همزمان تلاش مي‌شود كه خروجيها، حداكثر رشد را داشته باشند. اين استراتژي براي شرايطي مناسب است كه امكان كاهش ورودي‌ها وجود داشته باشد و از ورودي‌ها بتوان به گونه‌اي ديگر بهره‌ گرفت و همزمان هم امكان بالا بردن خروجي‌ها را داشت.


تعاون و بهره وري

تعاون به مفهوم ياريگيري و همكاري به ميزان قدمت زندگي انسانها سابقه دارد اما تعاوني يا Cooperative در اروپا به ميزان 160 سال و در كشور ما به ميزان 66 سال از سابقه برخوردار است. تعاوني اجتماع داوطلبانه افراد و يا واحدهايي است كه نياز و يا نيازهاي مشترك دارند و با مشاركت داوطلبانه خود و تلفيق امكانات و آورده‌هاي فكري و مالي خود و با تأسيس يك شركت تعاوني به رفع نيازهاي مشترك خود كه معمولاً به صورت انفرادي قابل رفع نيست اقدام مي‌كند.

- تعاوني‌ها دو هدف عمده اقتصادي و اجتماعي را توأمان مدنظر دارند تا علاوه بر افزايش كارايي، اثربخش فعاليت‌ها و تأمين نياز و رضايت اعضاء حاصل نمايند. تشلكلهاي و سازماندهي‌ها، تعاوني بدليل همفكري، همكاري، نظارت و كنترل بر امور، خلاقيت و بهره‌وري از مزيت‌هاي بسياري در ارتباط با توليد، ايجاد اشتغال، صادرات، اصلاح ساختارها، كاهش تورم، شرايط توزيع درآمد و ارزش افزوده وسط عدالت اجتماعي، به خصوص ارتقاء كيفيت و بهره‌وري كالاها و خدمات توليدي تعاوني‌ها دارد كه بسته به ثمربخشي قابل توجهي در ارتقاء بهره‌وري ملي و توسعه اقتصادي اجتماعي كشورها داشته باشد.

با تعريفي كه به اختصار از تعاوني و ارزش‌ها و مزيت‌هاي آن به عمل آمده به نظر مي‌رسد كه تلفيق دو مفهوم ارزشمند تعاون و بهره‌وري بتواند فضاي بسيار مساعدي را براي تحقق اهداف برنامه‌هاي توسعه اقتصاد و اجتماعي فراهم آورد با توجه به تعاريفي كه از مفهوم بهره‌وري ارائه شده است، مشاهده مي‌شود كه از نظر ذات و ماهيت قرابت، و نزديكي ساختاري زيادي بين دو مفهوم دو ارزش والاي مطرح در مفهوم تعاون يعني هدف اقتصادي و هدف اجتماعي، تلاقي داده و مورد تشريع و تفسير قرار گيرد. ملاحظه مي‌شود كه تحقق اهداف اقتصادي تعاوني‌ها و كسب ارزش افزوده و سود لازم براي تأمين هزينه‌هاي شركت و بقاء حيات اقتصادي آن در شرايط رقابت با بخش‌هاي خصوصي و دولتي ايجاب مي‌كند كه عنصر كارايي مورد توجه و التزام عملي قرار گرفته و در سطح مطلوب برآورده گردد. از طرف ديگر براي آنكه اهداف اجتماعي تعاوني‌ها و رضايت خاطر مشتريان و اعضاء تعاوني‌ها، بوجود آورندگان آن هستند در سطح مطلوب تعيين گردد توجه و تحقق اثربخشي فعاليت‌هاي شركت تعاوني ضروري است.

ساز و كارهاي ساماندهي بهره‌وري در بخش تعاون

ايجاد يك شبكه ارتباطاتي كارآمد و مؤثر بين كليه مخاطبان حركت بهره‌وري تضمين كننده و شرط لازم براي ارتقاء بهره‌وري در سطح بخش تعاون است. شبكه سازي به روان‌سازي و جاري سازي ارتباطات افقي در بين واحدهاي هم سطح و همتراز كمك مي‌كند.

در صورت ساماندهي وظايف کميته هاي بهره‌وري و تنظيم ارتباطات في مابين آنها انتظار مي‌رود كه نشر دانش و اطلاعات بهره‌وري در بين مبادله كنندگان آن به سرعت افزايش يافته و يك هم افزايي بالايي در اثر تعاملات في مابين حاصل گردد. اين «ساماندهي ارتباطي» مي‌بايستي به نحوي صورت گيرد كه آخرين يافته‌هاي مفيد بهره‌وري از متخصصان و عرضه كنندگان آنها در سريع‌ترين و مطمئن‌ترين شيوه ممكن به اتحاديه ها و شرکت هاي تعاونيا انتقال يابد و در جاي خود نيز در تصميمات وزارت تعاون تأثير معني داري بگذارد .

انواع پروژه‌ها و فعاليتهاي قابل تعريف در اين رابطه عبارتند از:

1- سازماندهي و ايجاد ساز و كارهاي لازم دروزارت تعاون جهت عهده‌داري مسئوليت‌هاي ارتقاي بهره‌وري با ايجاد کميته هاي بهره وري

2ـ سازماندهي و ايجاد ساز و كارهاي لازم براي بهره‌گيري از شركتها و مؤسسه‌هاي مشاوره بهره‌وري

3ـ سازماندهي و ايجاد ساز و كارهاي لازم براي اجراي طرحها و پروژه‌هاي بهره‌وري در شرکت هاي تعاوني و اتحاديه هاي متقاضي

4ـ حمايت از تشكيل کميته هاي تخصصي جديد با پشتيباني از کميته هاي بهره وري موجود

5ـ سازماندهي حركت بهره‌وري در سطح استانها

6ـ اندازه‌گيري شاخصهاي بهره‌وري عمومي و اختصاصي

7ـ تحليل و برنامه‌ريزي بهبود بهره‌وري

8ـ خودارزيابي بهره‌وري سازگار با الگوها جايزه ملي بهره‌وري ايران

 الف - ساز و كارهاي فرهنگ سازي

در سطح عموم جامعه و اتحاديه ها و شرکت هاي تعاوني مي‌بايستي جنبش‌هايي پيرامون مفاهيم و عقايد بهره‌وري جريان يابد به طوريكه نگرشهاي مثبت و پذيراي تغيير و نوآوري در جامعه و شرکت هاي تعاوني شكل گيرد تا پس از بكارگيري ابزارها و روشهاي جديد, رفتار شغلي و خانوادگي فعالان اقتصادي در جهت بهره‌وري بالاتر تعالي يابد. اين جنبش معطوف به كاركنان, دانشجويان, مؤسسات آموزشي, جوانان, اصناف و به طور كلي اقشار مختلف جامعه مي‌باشد. رسانه‌هاي جمعي, گردهماييها, دروس آموزشي در دانشگاه‌ها و مدارس آموزش عمومي مي‌تواند تغييرات مهمي در ذهنيت‌ها ايجاد كند تا نگرش مثبت نسبت بهره‌وري, كيفيت, رقابت‌پذيري و مشاركت و كارگروهي ايجاد گردد. وزارت تعاون با طراحي و اجراي برنامه‌هاي فرهنگ سازي دو منظور و نيت مشخص را دنبال مي‌كنند

 

-ايجاد نگرش مثبت در آحاد جامعه نسبت به پذيرش تغيير و نوآوري به منظور بهره‌وري بالاتر

1- فراگيرسازي رفتارها و منش‌هاي بهره‌وري در سطح جامعه

در مقطع كنوني تعدادي از وزارتخانه‌ها اقدام به راه‌اندازي معاونتهاي جديد تحت عناوين امور فرهنگي, اموراجتماعي, ارتباطات مردمي و امثالهم كرده‌اند كه نشانگر اين است كه دولت نسبت به فرهنگ‌سازي در بين مخاطبان و بهره‌برداران از خدمات و توليدات وزارتخانه ذي‌ربط احساس مسئوليت مي‌كند. دستگاههاي اجرايي ‌مي‌توانند با بهره‌گيري از ظرفيتهاي معاونتها و يا مديريتهاي ذي‌ربط نسبت به فرهنگ‌سازي بهره‌وري اقدام نمايند. مأموريت اصلي ساز و كارهاي فرهنگ سازي عبارت است از تعريف بهره‌وري متناسب با مضامين فرهنگي حاكم در بخش مربوطه و آگاه سازي عمومي از مفاهيم, روش‌ها و استانداردهاي مربوط به آن مضامين فرهنگي.

پروژه‌هاي اصلي قابل تعريف در امور فرهنگ سازي دروزارت تعاون به شرح زير است.

1ـ ارتباط با رسانه‌هاي عمومي و ترويج فرهنگ بهره‌وري
2ـ تهيه برنامه‌هاي تلويزيوني, فيلم, تيزر, تهيه نوارهاي صورتي و تصويري
3ـ مشاركت در برگزاري سمينارها, كنفرانسها و نمايشگاهها
4ـ ترجمه, چاپ و انتشار كتب و نشريات بهره‌وري
5ـ تشكيل بانكهاي اطلاعاتي آماري و به هنگام پيرامون بهره‌وري
6ـ تربيت مروجان بهره‌وري در سطح ادارات کل تعاون
7ـ تبادل توانمنديهاي بهره‌وري و اشاعه تجارب موفق
8ـ تهيه گزارش سالانه بهره‌وري

ب - ساز و كارهاي مهندسي بهره‌وري

مهندسي بهره‌وري شامل زنجيره‌اي از فعاليتهاست كه از مرحله پژوهش پيرامون ابزار و روشهاي نوين آغاز و تا مرحله تربيت متخصصان بهره‌وري پيش مي‌رود. هدف اصلي امور مهندسي بهره‌وري عبارت است از طراحي ابزار و روشهاي استاندارد بهره‌وري سازگار با شرايط اقتصادي و اجتماعي فرهنگي كشور و تربيت متخصصان ذي‌ربط.

از جمله پروژه‌هاي مختلف قابل تعريف ذيل برنامه‌هاي مهندسي بهره‌وري به اين شرح است:

1ـ پروژه‌هاي نمونه‌سازي (مدل)

ايجاد شركتها تعاوني نمونه در به كارگيري ابزارها و روشهاي بهره‌وري از طريق ايجاد يك گروه همكاري شامل شركت / سازمان ميزبان, سازمان تخصصي مادر بهره‌وري ذي‌ربط و دستگاه اجرايي مربوطه و نهاد تخصصي ملي يا بين‌المللي اجراء كننده پروژه مدل هدف اصلي پروژه‌هاي مدل عبارت است از آزمون تجربي بهره‌برداري از ابزار و روشهاي نوين بهره‌وري به طوريكه در مرحله بعدي در قالبي استاندارد و هويت‌دار قابل تعميم‌دهي به متقاضيان آنها گردد.

 2ـ پروژه‌هاي استانداردسازي

با انجام پژوهش ميداني پيرامون تجارب موفق مديريت بهره‌وري و با بكارگيري آخرين پيشرفتهاي علمي و فني ضرورت دارد تا استانداردهاي مديريت بهره‌وري اعم از استانداردهاي مديريت منابع انساني, كاهش هزينه‌ها, بهبود فرآيندها و... استخراج گردد. در اين پروژه‌ها تجارب موفق و قابل الگوبرداري بهره‌وري در قالب توانمنديهاي بهره‌وري مستند و استانداردسازي مي‌شود.

3ـ پروژه‌هاي تربيت متخصصان بهره‌وري

در اين پروژه آن دسته از استانداردهاي بهره‌وري تهيه شده كه نسبت به تعميم‌دهي آنها تصميم‌گيري شده باشد, موضوعات به افرادي آموزش داده مي‌شوند كه در نهايت اين افراد متخصص آن موضوع مي‌گردند و در اين ارتباط گواهي‌نامه رسمي دريافت مي‌كنند.

4ـ تعيين صلاحيت و اعتبار براي اشخاص حقيقي و حقوقي متخصص بهره‌وري

در اين پروژه نظام تأييد صلاحيت متخصصان بر حسب استانداردها و پودمانهاي بهره‌وري موردنظر طراحي شده و به طور مستمر تكميل و بهره‌برداري مي‌گردد.

5ـ اعطاي كمك‌هاي فني و تخصصي به بهره‌برداران

در اين پروژه در كنار برنامه‌هاي موردنظر ممكن است وزارت تعاون قسمتي از هزينه‌ها را نيز تقبل نمايد و ا برنامه‌هاي آموزشي و مشاوره مصوب به واحدهاي متقاضي اعطاء مي‌گردد. يك اعتبار مالي مشخص جهت كمك به شرکت هاي تعاوني توليدي و خدماتي متقاضي خدمات بهره‌وري و براي يك سقف خدمت گيرندگان در سال نيز تأمين مي‌گردد.

ج - ساز و كارهاي اصلاح قوانين و مقررات

بهبود فضاي حاكم بر بخش اقتصادي تعاون به منظور ارتقاء بهره‌وري از جمله ضرورتهاي ارتقاء بهره‌وري است كه مي‌تواند بخش قابل توجهي از فعاليتهاي بخش تعاون را به خود اختصاص دهد. عوامل برونزاي حاكم بر بخش اقتصادي تعاون شامل سياستگذاريهاي دولت, منابع دسترس‌پذير و شرايط كسب و كار و تغييرات ساختاري مرتباً در حال تغيير و تحول است كه برخي از آنها براي ارتقاء بهره‌وري فرصت به حساب آمده و تعدادي ديگر تهديد مي‌باشند. ضرورت دارد كه به تعريف پروژه‌هاي مطالعاتي و تحقيقاتي در جهت تنظيم سياستها و قانونگذاري مناسب به منظور مستعدسازي فضاي كار در جهت ارتقاء بهره‌وري گام برداشته شود.

پروژه‌هاي اصلي قابل تعريف در اين زمينه عبارتند از قوانين و مقررات زدايي و يا قوانين و مقررات‌‌گذاري پيرامون موارد ذيل:

1- مطالعه و بررسي قوانين بخش تعاون
2- مطالعه و بررسي قوانين و مقررات رقابت آفريني
3- مطالعه و بررسي قوانين و مقررات اتحاديه ها و شرکت هاي تعاوني
4- مطالعه و بررسي قوانين و مقررات تشكيل و ساماندهي شرکت ها و اتحاديه هاي تعاوني
5- مطالعه و بررسي عوامل پيش برنده و بازدارنده بهره‌وري

استراتژي‌ توسعه حركت بهره‌وري در بخش تعاون:

در برنامه‌هاي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كاهش تصدي‌گري بخش دولتي و افزايش مشاركت‌هاي مردمي در فعاليت‌هاي اقتصادي مورد تأكيد قرار گرفته و متعاقب آن راهكارهاي اجرايي فعاليت‌ها و امور قابل واگذاري به تشكلهاي تعاوني و خصوصي به تفكيك بخش‌ها و زيربخش‌هاي اقتصادي تعيين و مشخص شده است. با توجه به فرايند تحولات مزبور و نيز با در نظر گرفتن ساير تحولات اقتصادي با در نظر گرفتن ساير تحولات اقتصادي و اجتماعي جامد و اقبال جوانان و فارغ‌التحصيلان در جستجوي كار براي تشكيل تعاني، اقبال بلندي را براي توسعه كمي و كيفي بخش تعاون ايجاد نموده است.

توسعه بخش تعاون، به عنوان دومين بخش رسمي اقتصاد كشور از چهار طريق به شرح زير صورت مي‌گيرد.

الف) تشكيل شركت‌هاي تعاوني جديد در جايگزيني فعاليتها و امور قابل واگذاري بخش دولتي.
ب) تشكيل شركتهاي تعاوني جديد تأمين نياز توليدكنندگان براي بنگاههاي اقتصادي كوچك و متوسط (
SME)
ج) ارتقاء بهره‌وري شركت‌ها و اتحاديه‌هاي تعاوني موجود تحت پوشش قانون تعاون اقتصاد جمهوري اسلامي ايران با هدف استفاده كاملتر از ظرفيت‌ها و سرمايه‌گذاريهاي فيزيكي و انساني انجام شده و افزايش سهم بخش تعاون در اقتصاد ملي
د) تلفيقي از رويكردهاي الف،ب،ج

اقدامات و برنامه‌هاي عملياتي براي توسعه حركت بهره‌وري بخش تعاون:

در ادبيات بين‌المللي بهره‌وري و تحت عنوان چرخه مديريت بهره‌وري پنج فعاليت كلي زير مطرح مي‌شود.

الف) اشاعه فرهنگ بهره‌وري و بسترسازي توسعه آن
ب) تعيين شاخص‌هاي بهره‌وري و اندازه‌گيري آنها
ج) تجزيه و تحليل شاخص‌هاي بهره‌وري و شناسايي عوامل مؤثر بر ارتقاء بهره‌وري و يا بازدارنده آن
د) برنامه‌ريزي بهبود بهره‌وري بر اساس يافته‌هاي بند ب و ج
هـ) اعمال برنامه‌ها در جهت ارتقاء بهره‌وري

فعاليتهاي مذكور، كه به صورت چرخش و در زمانهاي مشخص (معمولاً هر سال) صورت مي‌گيرد، اطلاعات لازم را براي مديران سازمانها و شركت‌ها در اختيار قرار مي‌دهد تا در جهت نيل به بهره‌وري بيشتر، برنامه‌هاي تنظيمي را اصلاح و بهبود بخشند.

راهكارهاي ارتقاء بهره‌وري در بخش تعاون:

1- ايجاد فضاي كار مشاركتي
2- بهبود كيفيت زندگي كاري
3- آموزش به طور مستمر
4- طراحي و تعريف روشن و شفاف برنامه‌هاي بهبود بهره‌وري
5- فعال نمودن كاركنان در فرآيندهاي بهبود بهره‌وري
6- بها دادن به طرحها و نظريه‌هاي نو
7- ايجاد نظام نظارت و كنترل جهت بررسي برنامه‌هاي بهبود
8- ارزشيابي عملكرد و اعطاي امتيازات اعم از مادي و غيرمادي بر مبناي پيشرفت‌هاي ايجاد شده
9- استقرار نظام شايسته سالاري
10-حذف تبعين در نظام اداري
11 - اجراي
TQM و كايزن كاربردي

 

محصولات جدید شرکت پدیده کشاورزی

 

به زودی  محصول جدید :  رنگ مخصوص کندوی زنبور عسل

چسب باغبانی و هرس  با فناوری نانو

 چسب محافظتی تنه درختان پدیده  

با تکنولوژی نانو 

 ضد قارچ ، باکتری ، جلبک ، ویروس ،

 "آنتی تارلو "

زئوزران

 ادامه مطلب